Rabee Nz
اهداف ازدواج
چيست؟ و چه آثار و فوايدى دارد؟
خداوند
در قرآن، خلقت زن و شوهر و محبّت و مودّت ميان آن ها را از نشانه هاى حكمت خود معرفى
مى كند.[1]
پيامبر
اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) مى فرمايد: «هيچ كانونى در اسلام بر پا نشده كه نزد
خداوند محبوب تر و عزيزتر از ازدواج باشد.»
ازدواج
بهترين پاسخ به نيازهاى جنسى و عاطفى انسان است و هدف ها و نيازهاى بى شمارى را تأمين
مى كند كه از جمله ى مهم ترين هدف هاى ازدواج نيل به آرامش و سكون، تأمين نيازهاى جنسى،
بقاى نسل، تكميل و تكامل فردى و اجتماعى، سلامت و امنيّت و سرانجام، تأمين نيازهاى
روانى و اجتماعى فرد را مى توان نام برد
اهداف ازدواج
ايجاد محيطى
خصوصى براى آرامش و آسايش: نياز به آرامش كه ريشه در سرشت آدمى دارد، بر اساس تعليم
مكتب اسلام يكى از مهم ترين و شايد اوّلين انگيزه ى ازدواج محسوب مى گردد. ازدواج در
حقيقت، كانونى تشكيل مى دهد كه در آن، زن و مرد احساس آرامش كنند؛ زيرا زنان و مردان
آرامش دهنده ى روانىِ يك ديگرند و خداوند مى فرمايد: «يكى از نشانه ها اين است كه براى
شما همسرى از جنس خودتان بيافريد تا با او انس گيريد و در كنارش آرامش بيابيد.»
نيازهاى جنسى: انسان داراى مجموعه اى ازنيازها و غرايز است كه عدم ارضا و يا نقص در ارضاى هر كدام از آن ها موجب ايجاد تزلزل در شخصيّت مى گردد و ازدواج، بهترين پاسخ به اين غريزه است و رهبانيّت و پس زدن آن صحيح نيست؛ زيرا پيامدهاى مختلف روحى و جسمى دارد. اسلام، غرق شدن در هوى و هوس و ارضاى آزاد و نامشروع را صحيح نمى داند، چون جز تشنگىِ سيرى ناپذير و تنوّع طلبى و اضطراب، چيز ديگرى در پى نخواهد داشت؛ بنابراين بايد به ضرورت تأمين نياز جنسى توجّه نمود، اما نه تنها از بعد مادّى و جسمانى؛ بلكه در نتيجه ى تأمين صحيح، فرد از لحاظ روانى و اخلاقى نيز به آرامش مى رسد.
نيازهاى جنسى: انسان داراى مجموعه اى ازنيازها و غرايز است كه عدم ارضا و يا نقص در ارضاى هر كدام از آن ها موجب ايجاد تزلزل در شخصيّت مى گردد و ازدواج، بهترين پاسخ به اين غريزه است و رهبانيّت و پس زدن آن صحيح نيست؛ زيرا پيامدهاى مختلف روحى و جسمى دارد. اسلام، غرق شدن در هوى و هوس و ارضاى آزاد و نامشروع را صحيح نمى داند، چون جز تشنگىِ سيرى ناپذير و تنوّع طلبى و اضطراب، چيز ديگرى در پى نخواهد داشت؛ بنابراين بايد به ضرورت تأمين نياز جنسى توجّه نمود، اما نه تنها از بعد مادّى و جسمانى؛ بلكه در نتيجه ى تأمين صحيح، فرد از لحاظ روانى و اخلاقى نيز به آرامش مى رسد.
بنابراين
فرد پس از ازدواج مى تواند اين غريزه ى مهمّ حياتى را با شيوه اى مطلوب و معقول و اجتماع
پسند ارضا كند و در سايه ى آن، به آرامش دست يابد.
دوستى و
محبّت و عشق: آدمى در هر سن و مرحله اى از حيات خويش، به محبّت احتياج دارد و علاقه
مند است كه ديگران به او مهر بورزند
پسر و دخترى
كه هيچ كدام آن ها در زمان تجرّدشان در هيچ چيزى نمى انديشيدند مگر آنچه مستقيماً به
شخص خودشان ارتباط داشت، همين كه به هم دل بستند و كانون خانوادگى تشكيل دادند، براى
اوّلين بار خود را به سرنوشت موجودى ديگر علاقه مند مى بينند. شعاع خواسته هايشان وسيع
تر مى شود و چون صاحب فرزند شدند، به كلّى روحشان عوض مى شود ...
و اگر به
اتّحاد روح زن و شوهر و عواطف صميمانه اى كه تا آخرين روزهاى پيرى - كه غريزه ى جنسى
فعّاليتى ندارد - توجه كنيم به اين نقش ازدواج بهتر پى مى بريم.
و
تكامل: هيچ انسانى به تنهايى كامل نيست؛ به همين جهت پيوسته در صدد اين است كه نقص
و كمبود خويش را جبران كند، جوانان با گزينش همسرى شايسته، موجبات رشد و تكامل خود
را فراهم مى كنند و در مسير زندگى، از نظرات و تشويق ها و حمايت هاى يك ديگر بهره مند
مى شوند. «شهيد مطهرى» درباره ى نقش تربيتى ازدواج مى گويد:
يك پختگى
هست، كه جز در پرتو ازدواج و تشكيل خانواده پيدا نمى شود، در مدرسه پيدا نمى شود، در
جهاد نفس، نماز شب و ارادت نيكان پيدا نمى شود، اين را فقط در همين ازدواج و تشكيل
خانواده بايد به دست آورد.
فرزند
و بقاى نسل و سلامت آن: ميل به داشتن فرزند و تداوم نسل ها و پرورش انسان ها از انگيزه
و اهداف مهمّى است كه در طول دوره هاى گوناگون، همواره عامل مهمِّ ازدواج و تشكيل خانواده
بوده است.
تشكيل خانواده،
ايجاد كانون پذيرايى نسل آينده است و سعادت نسل ها بستگى به وضع خانوادگى دارد و سلامت
امنيّت فرزندان در گرو استحكام خانواده مى باشد.
امنيت فردى و اجتماعى: خانواده كوچك ترين واحد اجتماعى و مقدّس ترين نهاد بشرى است
و در بردارنده ى پاك ترين و عميق ترين مناسبات انسانى است كه براى سلامت و امنيّت و
سعادت فرد و اجتماع، سودمند و ضرورى است. قرآن كريم زن و شوهر را به لباس يك ديگر تشبيه
نموده است.
همان طور
كه انسان هميشه با لباس است و لباس، هم مايه ى آراستگى و زيبايى و هم جامه ى ستر و
عفاف اوست، زن و شوهر نيز همين گونه اند. لباس از همه چيز به تن انسان نزديك تر است
و مَحرم تر؛ و آن گاه همين لباس در عين نزديكى به تن، بدن را از ديگران مى پوشاند و
دور مى سازد؛ همان طور كه از نوع لباس فرد مى توان به شخصيّت و افكار او پى برد، از
نوع همسرى كه بر مى گزيند نيز مى توان به شخصيّت و هويّت او پى برد.
... تفاوت دختر
و پسرى كه تشكيل خانواده مى دهند با دختر و پسرى كه در يك جامعه ى بى بند و بار، رابطه
ى جنسى بر قرار مى كنند، اين است كه زن و شوهر مطابق تمثيل قرآنى در حكم لباس يك ديگر
و مايه ى عفت و پوشيدگى هم مى باشند و حال آن كه دو تاى ديگر موجب برهنگى و بى عفتى
يك ديگر مى شوند.
ثبات عاطفى
در بلند مدت، بسيار بيش تر از هيجانات جسمانى براى انسان جنبه ى حياتى دارد
«ويل دورانت»
درباره ى نقش ازدواج مى گويد:
اگر با
جوانى خرد و تعقّل يار مى بود، عشق را از هر چيزى گرامى تر مى داشت و روح و جسم را
براى پذيرايى عشق، تميز و پاكيزه نگاه مى داشت و ايّام عشق را با ماه هاى نامزدى طولانى
تر مى ساخت و آن را با ازدواجِ پر از آداب و تشريفات، تضمين مى كرد و با تصميم و جدِّ
تمام، همه را پيرو آن مى ساخت. اگر عقل و حكمت با جوان بود، عشق را عزيز مى داشت و
آن را با اخلاص تقويت مى كرد و با فداكارى عميق تر مى ساخت و با آوردن فرزند به آن
حيات و زندگى مى بخشيد.
پس تا انسان
زنده است و زندگى مى كند، نيازمند يار و ياورى مهربان و رفيقى همدل و همراه و پشتيبان
لحظه هاى تنهايى است و همسر انسان بهترين فرد است. اين جاست كه دين مبين اسلام بر ازدواج
تاكيد فراوانى داشته، پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) بر آن توصيه مى نمودند.