پست‌ها
شوهرم در خانه نمی نشیند.
شوهرم در خانه با من نمی نشیند، .. شکوه ای که بارها تکرار شده است،..... همیشه یا سر کار است یا با دوستانش ... کمکم کنید!، از او می خواهم یکی از کارهای خانه را برایم انجام بدهد، که امتناع می کند و بالاخره بعد از اصرار دائمی من به حرفم گوش می دهد ، ...من تمام خواسته های شوهرم رو انجام می دم ولی اون اصلاً خونه نمیشینه .... این صحبت بسیاری از همسران گرامی است ؛ اما باید در اینجا چند نکته ای را یادآوری کنیم تا(انشاءالله الرحمان) از لابلای آنها این مشکل را حل نماییم:
نکته اول: .. یک قاعده ی فوق العاده مهمّ که بسیاری از همسران و شوهران آن را فراموش می کنند ؛ این قاعده فرموده ی الله تعالی است:
« وليس الذكر كالأنثى »(و مرد مانند زن نیست) ...
خواهر عزیزم ، مرد در نحوه فکر کردن کاملاً با تو تفاوت دارد .. زیرا خداوند(سبحانه و تعالی) تو را عاطفی تر خلق فرموده است ، امّا شوهرت چنین نیست .. روزی را که از خانه پدری به خانه شوهرت آمدی به یاد می آوری؟ ... وقتی اوّلین بار خانواده ات را دیدی چه احساسی داشتی؟ ... مثل اینکه سالها در این خانه زندگی نکرده بودی ... تمام فکر و ذکر و توجه و دنیایت شده بود لانه زیبایی که قراربود، به آنجا منتقل شوی.. خواهر عزیزم ! این مهر و محبت تو بود که تو را به آشیانه جدیدت برد..و این چیزی جز حکمت خداوند در بین ما(انسانها) نیست. البتّه منظورم این نیست که خداوند به شوهرت عاطفه و محبّت ارزانی نفرموده، بلکه خداوند در خلقت انسان توازن عجیبی را قرار داده است و حتی همه مردان وزنان را هم مانند یکدیگر خلق نکرده.... خانه برای مرد مسکنی است که به آن پناه می آورد و در آن آرامش می یابد،... امّا از طرف دیگر، بسیاری هم در بیرون خانه منتظر او هستند ... کارهایی در زندگی دارد،که او را مشغول می کند ... مرد طبیعتاً اجتماعی است و از اختلاط و استفاده از دیگران لذّت می برد... بنا بر این وقتی که می خواهیم در باره بیرون ماندن مردان سخن بگوییم ، باید بدون شکّ این قاعده را به خوبی درک کنیم و با این کار قدم بزرگی در راه حل مشکل برداشته ایم.
نکته دوم: دلایل بسیاری برای خروج مرد از خانه اش وجود دارد، پس بیایید ابتدا قبل از درمان ، بیماری را تشخیص دهیم:
· زیاد بودن مشکلات بین زن وشوهر: - و در نتیجه ، شوهر جایی می رود که حد اقل راحتی وآرامشی حاصل کند ، بنابر این گاهی این خارج شدن برای رهایی از این مشکلات صورت می گیرد و برای حل چنین مشکلی ، راهی وجود ندارد، جز اینکه ابتدا از بسیاری خطاها چشم پوشی وگذشت کنیم سپس ریشه ی اینگونه مشکلات را پیدا کنیم ، و بعد ، با تلاش میتوانیم آن را به کلّی حل کرده یا تا حدود زیادی برآن فایق آییم.
· روابط اجتماعی شوهر در خارج خانه: دوستان زیادی دارد یا اینکه اگر هم ضرورتاً زیاد نباشند ، شاید جمعی باشند که بسیار به هم وابسته اند ودر بیرون خانه ی تو خوش هستند و تا پاسی از شب بیدار می مانند و گل می گویند و گل می شنوند ! بسیاری از شوهر ها چنین حالتی دارند . البته لازم نیست که حتماً مشکلی بین زن وشوهر باشد که باعث شود مردان به بیرون خانه بروند....
نبود آرامشی که شوهر در خانه دنبال آن است... :- خانه برایش وسیله آزار و اذیت است و تا به حال نتوانسته این وضعیت را تغییر دهد بنابر این عقب نشینی را برگزیده و خانه را ترک کرده و از فضای آن می گریزد.... در اینجا به یاد شکوه ی زنی افتادم که در باره شوهرش به من می گفت : وقتی از کار برمی گردد ، بلافاصله می خوابد، و تا اذان مغرب بیدار نمی شود؛ بعد شامش را می خورد و سراغ دوستانش می رود وتا اذان صبح دیگر او را نمی بینم!! ... دراینجا خود به خود ، این سؤال مطرح می شود که: - آیا اگر واقعاً در خانه آرامشی برای (این شوهر) بود، این همه از آن دوری می کرد؟...
باقی ماندن تأثیرات دوران مجرّدی در شوهر و ارتباط او با دوستانش: که باعث می شود ساعتهای مدیدی را با دوستان (دوران قبل از ازدواجش) بگذراند و تغییری با گذشته نکرده باشد.
نکته ی سوّم: - بگذار احساس خوشبختی کند، : اینجا به توخواهر عزیزم می گویم ، اگر شوهرت از بیرون رفتن احساس خوشبختی می کند ، .. چرا جلوی احساس خوشبختیش را می گیری؟! بگذار تا هر وقت از این کارش لذت می برد، بیرون برود ... امّا تنها راه و کار مشکل توبرای نگه داشتن شوهرت در خانه(کنار خودت) این است که خوشی وسرور وخوشبختی را در خانه برایش فراهم کنی که با آنچه در بیرون می یابد رقابت کند... پس هرگز مجبورش نکن در خانه بماند ؛ زیرا این کار او را از تو دورتر و دورتر و فراری خواهد کرد....
نکته چهارم: تنها در آرامش و سکون ، سعی کن با روشهای زیراو را جذب خانه نمایی :
- برایش جای مخصوص مناسبی برای نشستن فراهم کن .. و خانه را همیشه مانند دسته ی گل، مرتّب و تمیز نگه دار
- از عطر وخوشبویی در خانه استفاده کن..
- شوهرت مهمان توست پس با هر چه در توان داری ، احترام و اکرامش را به جای آور تا مدت بیشتری نزد تو بماند
- با سخن گفتن از مشکلات و اتفاقات بد از شوهرت استقبال نکن ، به خصوص اگر برایش ناراحت کننده باشد.
- محبّت و احترامت را با سخن گفتن با (مرد خانه ات) به او نشان بده، .. چون این کار توبرای او لذّتبخش است، هرچند خودش آن را بروز ندهد.
- (قبل از آمدن شوهرت) حرفهایی را که دوست دارد، آماده کن ....و درباره چیزهای مورد علاقه ی او صحبت کن.
- با روشی ساده به ظاهرت در برابر شوهر، بسیار اهمیت بده، زیرا ظاهر شدن پیش او با لباسهای کهنه پاره وناجور، این را می رساند که تو به او اهمّیتی نمی دهی ..
- و مهم تر و قبل از همه این کارها ، تمنّای ثواب را از انجام این اعمال داشته باش و به یاد داشته باش که ان شا ء الله در پیشگاه خداوند مأجور خواهی بود و برای شوهرت زیاد دعا کن و به خصوص درپی اوقات اجابت دعا باش.
-
شوهرم در خانه با من نمی نشیند، .. شکوه ای که بارها تکرار شده است،..... همیشه یا سر کار است یا با دوستانش ... کمکم کنید!، از او می خواهم یکی از کارهای خانه را برایم انجام بدهد، که امتناع می کند و بالاخره بعد از اصرار دائمی من به حرفم گوش می دهد ، ...من تمام خواسته های شوهرم رو انجام می دم ولی اون اصلاً خونه نمیشینه .... این صحبت بسیاری از همسران گرامی است ؛ اما باید در اینجا چند نکته ای را یادآوری کنیم تا(انشاءالله الرحمان) از لابلای آنها این مشکل را حل نماییم:
نکته اول: .. یک قاعده ی فوق العاده مهمّ که بسیاری از همسران و شوهران آن را فراموش می کنند ؛ این قاعده فرموده ی الله تعالی است:
« وليس الذكر كالأنثى »(و مرد مانند زن نیست) ...
خواهر عزیزم ، مرد در نحوه فکر کردن کاملاً با تو تفاوت دارد .. زیرا خداوند(سبحانه و تعالی) تو را عاطفی تر خلق فرموده است ، امّا شوهرت چنین نیست .. روزی را که از خانه پدری به خانه شوهرت آمدی به یاد می آوری؟ ... وقتی اوّلین بار خانواده ات را دیدی چه احساسی داشتی؟ ... مثل اینکه سالها در این خانه زندگی نکرده بودی ... تمام فکر و ذکر و توجه و دنیایت شده بود لانه زیبایی که قراربود، به آنجا منتقل شوی.. خواهر عزیزم ! این مهر و محبت تو بود که تو را به آشیانه جدیدت برد..و این چیزی جز حکمت خداوند در بین ما(انسانها) نیست. البتّه منظورم این نیست که خداوند به شوهرت عاطفه و محبّت ارزانی نفرموده، بلکه خداوند در خلقت انسان توازن عجیبی را قرار داده است و حتی همه مردان وزنان را هم مانند یکدیگر خلق نکرده.... خانه برای مرد مسکنی است که به آن پناه می آورد و در آن آرامش می یابد،... امّا از طرف دیگر، بسیاری هم در بیرون خانه منتظر او هستند ... کارهایی در زندگی دارد،که او را مشغول می کند ... مرد طبیعتاً اجتماعی است و از اختلاط و استفاده از دیگران لذّت می برد... بنا بر این وقتی که می خواهیم در باره بیرون ماندن مردان سخن بگوییم ، باید بدون شکّ این قاعده را به خوبی درک کنیم و با این کار قدم بزرگی در راه حل مشکل برداشته ایم.
نکته دوم: دلایل بسیاری برای خروج مرد از خانه اش وجود دارد، پس بیایید ابتدا قبل از درمان ، بیماری را تشخیص دهیم:
· زیاد بودن مشکلات بین زن وشوهر: - و در نتیجه ، شوهر جایی می رود که حد اقل راحتی وآرامشی حاصل کند ، بنابر این گاهی این خارج شدن برای رهایی از این مشکلات صورت می گیرد و برای حل چنین مشکلی ، راهی وجود ندارد، جز اینکه ابتدا از بسیاری خطاها چشم پوشی وگذشت کنیم سپس ریشه ی اینگونه مشکلات را پیدا کنیم ، و بعد ، با تلاش میتوانیم آن را به کلّی حل کرده یا تا حدود زیادی برآن فایق آییم.
· روابط اجتماعی شوهر در خارج خانه: دوستان زیادی دارد یا اینکه اگر هم ضرورتاً زیاد نباشند ، شاید جمعی باشند که بسیار به هم وابسته اند ودر بیرون خانه ی تو خوش هستند و تا پاسی از شب بیدار می مانند و گل می گویند و گل می شنوند ! بسیاری از شوهر ها چنین حالتی دارند . البته لازم نیست که حتماً مشکلی بین زن وشوهر باشد که باعث شود مردان به بیرون خانه بروند....
نبود آرامشی که شوهر در خانه دنبال آن است... :- خانه برایش وسیله آزار و اذیت است و تا به حال نتوانسته این وضعیت را تغییر دهد بنابر این عقب نشینی را برگزیده و خانه را ترک کرده و از فضای آن می گریزد.... در اینجا به یاد شکوه ی زنی افتادم که در باره شوهرش به من می گفت : وقتی از کار برمی گردد ، بلافاصله می خوابد، و تا اذان مغرب بیدار نمی شود؛ بعد شامش را می خورد و سراغ دوستانش می رود وتا اذان صبح دیگر او را نمی بینم!! ... دراینجا خود به خود ، این سؤال مطرح می شود که: - آیا اگر واقعاً در خانه آرامشی برای (این شوهر) بود، این همه از آن دوری می کرد؟...
باقی ماندن تأثیرات دوران مجرّدی در شوهر و ارتباط او با دوستانش: که باعث می شود ساعتهای مدیدی را با دوستان (دوران قبل از ازدواجش) بگذراند و تغییری با گذشته نکرده باشد.
نکته ی سوّم: - بگذار احساس خوشبختی کند، : اینجا به توخواهر عزیزم می گویم ، اگر شوهرت از بیرون رفتن احساس خوشبختی می کند ، .. چرا جلوی احساس خوشبختیش را می گیری؟! بگذار تا هر وقت از این کارش لذت می برد، بیرون برود ... امّا تنها راه و کار مشکل توبرای نگه داشتن شوهرت در خانه(کنار خودت) این است که خوشی وسرور وخوشبختی را در خانه برایش فراهم کنی که با آنچه در بیرون می یابد رقابت کند... پس هرگز مجبورش نکن در خانه بماند ؛ زیرا این کار او را از تو دورتر و دورتر و فراری خواهد کرد....
نکته چهارم: تنها در آرامش و سکون ، سعی کن با روشهای زیراو را جذب خانه نمایی :
- برایش جای مخصوص مناسبی برای نشستن فراهم کن .. و خانه را همیشه مانند دسته ی گل، مرتّب و تمیز نگه دار
- از عطر وخوشبویی در خانه استفاده کن..
- شوهرت مهمان توست پس با هر چه در توان داری ، احترام و اکرامش را به جای آور تا مدت بیشتری نزد تو بماند
- با سخن گفتن از مشکلات و اتفاقات بد از شوهرت استقبال نکن ، به خصوص اگر برایش ناراحت کننده باشد.
- محبّت و احترامت را با سخن گفتن با (مرد خانه ات) به او نشان بده، .. چون این کار توبرای او لذّتبخش است، هرچند خودش آن را بروز ندهد.
- (قبل از آمدن شوهرت) حرفهایی را که دوست دارد، آماده کن ....و درباره چیزهای مورد علاقه ی او صحبت کن.
- با روشی ساده به ظاهرت در برابر شوهر، بسیار اهمیت بده، زیرا ظاهر شدن پیش او با لباسهای کهنه پاره وناجور، این را می رساند که تو به او اهمّیتی نمی دهی ..
- و مهم تر و قبل از همه این کارها ، تمنّای ثواب را از انجام این اعمال داشته باش و به یاد داشته باش که ان شا ء الله در پیشگاه خداوند مأجور خواهی بود و برای شوهرت زیاد دعا کن و به خصوص درپی اوقات اجابت دعا باش.
-
