۱۳۹۱/۶/۱۳

حق الله درنماز

Sanaz Irani
آيا خداوند حق خود را ميبخشد؟ اگر آري، پس موضوع نمازمگر حق الله نيست؟
الحمدلله،
تمامي عبادات از جمله نماز و روزه و حج و زکات، حق الله هستند، بنابراين نماز نيز حق الله است.
اما خداي متعال ممکن است حق خود را براي کسي که بخواهد و لياقت داشته باشد، ببخشد، چنانکه مي فرمايد: «لِّلَّهِ ما فِي السَّمَاواتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَإِن تُبْدُواْ مَا فِي أَنفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُم بِهِ اللّهُ فَيَغْفِرُ لِمَن يَشَاء وَيُعَذِّبُ مَن يَشَاء وَاللّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ» (بقره 284).
يعني: آنچه در آسمانها و زمين است، از آنِ خداست. و (از اين رو) اگر آنچه را در دل داريد، آشکار سازيد يا پنهان، خداوند شما را بر طبق آن، محاسبه مىکند. سپس هر کس را بخواهد (و شايستگى داشته باشد) مىبخشد؛ و هر کس را بخواهد (و مستحق باشد)، مجازات مىکند. و خداوند به همه چيز قدرت دارد.
بنابراين گذشت از گناه مردم و يا گذشت از حق خود، بستگي به خواست و اراده الله تعالي دارد، ولي ما نمي دانيم که خواست و اراده ي الله تعالي چه خواهد بود؟ زيرا اين از غيبيات است و تا روز قيامت مشخص نمي شود که خداي متعال چه کسي را مي بخشد و چه کسي را عذاب مي دهد. بنابراين عقل حکم مي کند که زياد دلخوش نباشيم و نا اميد هم نيستيم، بلکه آنچه را که بر ما فرض کرده بنحو احسن انجام مي دهيم و از محرمات دوري کنيم و گناهاني هم که انجام داده ايم توبه مي کنيم، بعد از آن اميد داريم که خداي متعال به ما رحم کند و از حق خود بگذرد و ما را مشمول رحمت و مغفرت خويش فرمايد.
پس اهل سنت و جماعت کساني هستند که خداي خود را بين خوف و رجا (ترس از عذاب و اميد به رحمت) خدا عبادت مي کنند؛ يعني نه بدون داشتن ترس و خوف، عبادت مي کنند، و نه بدون داشتن اميد، خداي خويش را عبادت مي کنند.
اما متاسفانه کساني هستند که فريب مکر و حيله شيطان را خورده اند و راه افراط يا راه تفريط را پيموده اند! بعبارتي شيطان عده اي از مردم را آنقدر از قهر و غضب و عذاب الهي ترسانيده است که آنها اميد خود را به مغفرت الهي از دست داده اند و همين امر منجر شده که به توبه کردن اميدي نداشته باشند، زيرا مي پندارند که خدا ديگر توبه آنها را نمي پذيرد! درحاليکه الله تعالي مي فرمايد: «قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ » [زمر:53].
يعني: «(اي محمد) بگو: اي بندگانم، اي آنان‌كه در معصيت زياده روي كرده‌ايد از لطف و مرحمت الله مأيوس و نا اميد نگرديد. قطعاًَ الله تعالي همه گناهان را مي‌آمرزد، چرا كه او بسيار آمرزگار و مهربان است».
و بلعکس؛ شيطان عده اي از انسانها را آنقدر به رحمت و مغفرت الهي اميدوار مي کند که اين گونه افراد بسياري از تکاليف شرعي خود را انجام نمي دهند يا کوتاهي مي کنند، به اين اميد که خدا رحيم است و آنها را بخشيده و از حق خود مي گذرد! اما غافل از اينکه همين خداي مهربان – در عين مهرباني - داراي غضب و قهر نيز است و عذاب جهنم را براي عاصيان و مجرمان و کافران مهيا کرده است.
مي فرمايد: « وَإِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ لِّلنَّاسِ عَلَى ظُلْمِهِمْ وَإِنَّ رَبَّكَ لَشَدِيدُ الْعِقَابِ» (رعد 6).
يعني: و پروردگار تو نسبت به مردم - با اينکه ظلم مىکنند- داراى مغفرت است؛ و (در عين حال) پروردگارت داراى عذاب شديد است.
« إِنَّ بَطْشَ رَبِّكَ لَشَدِيدٌ» (بروج 12).
يعني: «بي‌گمان‌ عذاب‌ پروردگارت‌ سخت‌ سنگين‌ است» يعني: عذاب‌ الهي‌ بر كساني‌ كه ‌نافرماني‌اش‌ مي‌كنند مضاعف‌ و سهمگين‌ است‌. بطش: گرفتن‌ همراه‌ با خشونت‌ و شدت‌ است‌ و چون‌ خود آن‌كه‌ مفيد معناي‌ شدت‌ است‌، باز به‌ شدت‌ وصف‌ شود، بيانگر آن‌ است‌ كه‌ در نهايت‌ سختي‌ و سهمگيني‌ است‌.
و مي‌فرمايد: «اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ وَأَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ» «‌مائده/98».
يعني: بدانيد که الله داراي مجازات شديد و در عين حال آمرزنده و مهربان است.
و فرمود: «نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ * وَأَنَّ عَذَابِي هُوَ الْعَذَابُ الألِيمُ» (حجر 49-50).
يعني: بندگانم را آگاه کن که من بخشنده و مهربانم و (اين‌که) عذاب و کيفر من نيز عذاب دردناکي است».
علامه عبدالرحمن سعدي در تفسير اين آيه مي نويسد: « پس از آنکه خداوند از ميان مخلوقات خويش به ذکر بهشت و جهنم پرداخت که باعث تشويق و ترس مي شود، از ميان صفتهاي خويش نيز آنچه را که موجب ترس و تشويق مي شود بيان کرد و فرمود: (نَبِّىءْ عِبَادِي) به بندگانم خبر قطعي بده، خبري که بد لايل روشن مورد تاييد قرار گرفته است ، که (أَنِّي أَنَاالْغَفُورُ الرَّحِيمُ) بي گمان من آمرزندۀ مهربانم، زيرا وقتي آنها از کمال رحمت و آمرزش الهي مطلع گردند و مي کوشند تا با اتخاذ اسبابي که انسان را به رحمت وي مي رساند خود را مشمول رحمتش بگردانند، و از گناهان دست بکشند، و توبه نمايندف تا به آمرزش او دست يابند.
با وجود اين نبايد اميد به توبه و رحمت الهي آنها را به بي خبري و بي خيالي بکشاند، پس آنان را خبر ده که (أَنَّ عَذَابِي هُوَ الْعَذَابُ الأَلِيمَ) و عذابم نيز دردناک است. يعني در حقيقت عذابي حز عذاب خداوند وجود ندارد، عذابي که نمي توان مقدار و اندازۀ آن را تعيين کرد، و ماهيت و حقيقت آن را درک نمود. پناه مي بريم به خدا از عذابش. و هرگاه بندگان به يقين دانستند که (لَّا يُعَذِّبُ عَذَابَهُ أَحَدٌ * وَلَا يُوثِقُ وَثَاقَهُ أَحَدٌ) هيچ کس به مانند عذاب کردن او، عذاب نکند. و هيچ کس چون در بند کشيدن او، در بند نکشد. پرهيز خواهند کرد و از هر سببي که باعث عذاب آنها شود دوري خواهند جست. پس شايسته است که قلب بنده همواره در ميان بيم و اميد باشد. پس چون به رحمت و مغفرت و احسان پروردگارش بنگرد در او اميد به وجود مي آيد، و چون به گناهان و تقصير و کوتاهي ورزيدنش در حقوق پروردگارش بنگرد در او ترس به وجود مي آيد و از گناه دست مي کشد».
آري، خداي متعال رحيم و رئوف است نسبت به بندگان مطيع و فرمانبردار خود، همان کساني که در حق خويش ظلم نمي کنند و خدا نيز به آنها ظلم نمي کند:
« وَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتَ مِن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُوْلَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلاَ يُظْلَمُونَ نَقِيرًا» (نساء 124).
يعني: « و کسى که چيزى از اعمال صالح را انجام دهد، خواه مرد باشد يا زن، در حالى که ايمان داشته باشد، چنان کسانى داخل بهشت مىشوند؛ و کمترين ظلمي به آنها نخواهد شد».
پس وعده جنت مخصوص کساني است که هم ايمان بياورند و هم عمل صالح را انجام دهند، و مشخص است که عمل صالح شامل فرائض ديني و ساير اعمال مستحب و همچنين پرهيز از گناهان نيز مي شود، و مي فرمايد: «وَبَشِّرِ الَّذِين آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ» (بقره 25).
يعني: به کسانى که ايمان آورده، و کارهاى صالح انجام دادهاند، بشارت ده که باغهايى از بهشت براى آنهاست که نهرها از زير درختانش جاريست.
اما کساني که گول شيطان را خورده اند و گمان دارند که بدون انجام فرائض ديني و بدون پرهيز از گناه؛ مشمول رحمت الهي قرار مي گيرند، بايد بدانند که خداي متعال چنين مي فرمايد:
« فَمَن كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا» (کهف 110).
يعني: بگو: «هر که به لقاى پروردگارش اميد دارد، بايد کارى شايسته انجام دهد، و هيچ کس را در عبادت پروردگارش شريک نکند».
آري، خداي متعال در اين آيه، لقاء خود را مشروط به دوري از شرک و انجام عمل صالح قرار داده است، اما کساني که بدون انجام عمل صالحي به رحمت و لقاء الهي اميدوارند، در حقيقت فريب توجيهات شيطان را خورده اند تا بدين طريق آنها را از انجام تکاليف شرعي بازدارد، همان شيطاني که سوگند ياد کرد که انسانها را اغوا کند: «قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ» (ص 82). يعني: گفت: «به عزّتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم کرد.
و اميد زياد داشتن به اينکه خدا از حق خود مي گذرد، اگر ما نماز نخوانيم يا کم بخوانيم و يا روزه نباشيم خدا بخاطر آنها ما را عذاب نمي دهد! اين توجيهات فريبنده يکي از راههاي مکر شيطان براي فريب انسان است تا آنها را اغوا کند و به سوگند خود وفا نمايد.
نماز و روزه و زکات و حج از جمله بزرگترين عبادتها محسوب مي شوند، خصوصا نماز که ارزش و قدر آن نزد شارع حکيم بيشتر از ساير عبادتهاست، و براي همين است که سلف صالح تارک نماز را کافر مي دانستند، و مشخص است که جايگاه کافران جهنم است.
از بريده روايت است از پيامبر صلي الله عليه وسلم شنيدم که مي‌فرمود: «العهد الذي بيننا و بينهم الصلاة فمن ترکها فقد کفر». ابن ماجه (1079).
يعني: «مشخصه‌ي بين ما (مسلمانان) و آنها (کفار و مشرکين) نماز است، هر کس نماز را ترک کند کافر مي‌شود».
و از ابوهريره رضي الله عنه روايت است: «از پيامبر خدا صلي الله عليه وسلم شنيدم که مي‌فرمود: «إن أول ما يحاسب به العبد المسلم يوم القيامة الصلاة المکتوبة». ابن ماجه (1425).
يعني: «اولين چيزي که بنده‌ي مسلمان در روز قيامت از آن محاسبه مي‌شود، نماز فرض است».
و قرآن کريم از زبان اهل بهشت که از جهنميان مي پرسند، آورده است: « إِلَّا أَصْحَابَ الْيَمِينِ * فِي جَنَّاتٍ يَتَسَاءلُونَ * عَنِ الْمُجْرِمِينَ * مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ * قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ» (مدثر 41-43).
يعني: مگر «اصحاب يمين» (که نامه اعمالشان را به نشانه ايمان و تقوايشان به دست راستشان مىدهند)!آنها در باغهاى بهشتند، و از مجرمان سؤال مىکنند: چه چيز شما را به دوزخ وارد ساخت؟!» مىگويند: «ما از نمازگزاران نبوديم».
و خداوند چنين کساني را که نماز خواندن را ترک مي کنند، هشدار مي دهد:
«فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا * إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُوْلَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا يُظْلَمُونَ شَيْئًا» (مريم 59-60).
يعني: امّا پس از آنان، فرزندان ناشايستهاى روى کار آمدند که نماز را تباه کردند، و از شهوات پيروى نمودند؛ و بزودى (مجازات) گمراهى خود را خواهند ديد! مگر آنان که توبه کنند، و ايمان بياورند، و کار شايسته انجام دهند؛ چنين کسانى داخل بهشت مىشوند، و کمترين ستمى به آنان نخواهد شد.
خلاصه اينکه: خداي متعال بسار رئوف و مهربان است و داراي رحمت واسع مي باشد و از حق خود براي هرکه بخواهد و شايسته بداند، مي گذرد. و آنکسي شايسته است که اولا مومن باشد و به اسلام و قرآن و رسالت پيامبر صلي الله عليه وسلم ايمان داشته باشد، و ثانيا ارکان اسلام (نماز و روزه و حج و زکات) را انجام داده باشد، چنين کسي اگر مرتکب گناهي شده باشد و يا خطايي در عبادات از او سر زده باشد، اميد است خداي متعال از او درگذرد. اما همين خداي رئوف، داراي صفت غضب و قهر مي باشد و عذاب شديدي را براي مجرمين و گناهکاران و کفار آماده کرده است، بنابراين يک مسلمان عاقل کسي است که هم به رحمت الهي اميدوار باشد و اين اميدواري منجر گردد که از گناهانش توبه کند، و هم بايد از عذاب الهي بترسد و اين ترس منجر گردد که عبادات و تکاليف شرعي خود را بخوبي و کامل انجام دهد و از گناه دوري ورزد، نه آنکه راه افراط يا تفريط را بپيمايد، چرا که هر دو مسير شيطان هستند و عاقبت آن جز ندامت چيزي نخواهد بود.
والله اعلم
وصلي الله وسلم علي محمد وعلى آله وأصحابه والتابعين لهم بإحسان إلى يوم الدين
سايت جامع فتاواي اهل سنت و جماعت

0 نظرات:

ارسال یک نظر

لطفا نظر خود را در مورد این مطلب بنویسید:

Newer Posts Older Posts