۱۳۹۱/۵/۲

الله کجاست


دوست من يادت هست كه پرسيدي :الله كجاست؟

گفتم: الله آن بالاهاست.
و تو دوباره از من پرسيدي: پس چرا من او را نمي بينم و چرا از آن بالاها نمياد پايين تا همه او را ببينيم و با او دوست شويم و انس بگيريم.

پسرم اگر واقعاً مي خواهي الله را ببيني و با او حرف بزني و دوست بشوي پس به خودت بنگر،‌ به آدميان دور و برت به درختان و گياهان،‌به سنگها و سنگريزه ها،‌به كوهها و صخره ها،‌به ماه و خورشيد و ستارگان،‌به پرندگاني كه در آسمان در حال پروازند و ماهيهايي كه در درياها و اقيانوسها در حال شنا هستند تمام ذرات وجود هستي نشان و اثرالله هستند و نشاني او را به تو مي دهند.

دوست من اگر هم الله را با اين چشمان كوچك و زيبايت نديدي بدان كه او تو را مي بيند او صداي تو را مي شنود و به نجواها و دردهاي دلت گوش مي دهد و در هر حال و هر زمان و هر كجا او مراقب تو هست و يك لحظه هم تو را به خودت وا نمي گذارد او همه جا با تو هست او خيلي به تو نزديك است اگر به او فكر كني او را در كنار خودت مي يابي

دوست من گاهي برو به مسجد دلت،‌به محراب فكرت،‌انديشه و فكرت را به روكوع ببر،‌ پيشاني ذهنت را در خاك سجده بگذار و جان وجودت را به تشهد حضور بنشان و عقلت را با قنوت انديشيدن مشغول دار تا در اين عبادت به اوج در آيي، صعود كني،‌ پرواز كني،‌ جان از قفس سينه به بيرون پرواز كند در آن صورت واقعاً‌ الله را حس مي كني و او را در كنار خودت مي يابي..... آري دوست من حتماً‌ الله را مي يابي و او را مي بيني.
نویسنده : کیوان الهی
 

1 نظرات:

ناشناس گفت...

قشنگ بود

ارسال یک نظر

لطفا نظر خود را در مورد این مطلب بنویسید:

Newer Posts Older Posts